شانه های شعر، پناهم می دهند

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

     عاشقانه هفت من از نگاه خیره ات، سوأل عشق می کنم به گوش من نمی رسد چرا جواب چشم تو؟  خیال می­کنم که تو  کنار من نشسته ای شبیه خواب می شوم کنار خواب چشم تو  حقیقت حضور تو،  توهّمی دوباره شد ُخماری دوباره ای پس از شراب چشم تو  نگاه کن به آینه، به چشم خود ببین که هست چه کوه ها و دشت ها پشت نقاب چشم تو.  چه در نگاه داری ای، غزال رام کوچکم که موج غبطه می خورد به پیچ ُ تاب چشم تو  تو از کدام فصل شب به من نگاه می­کنی که روز من نمی رسد به آفتاب چشم تو؟   نه من به عشق می رسم، نه عشق می رسد به من   بگو چگونه بگذرم من از سراب چشم تو؟   من از نگاه خیره ات سوأل عشق می کنم به گوش من نمی رسد چرا جواب چشم تو؟                                                            (روستای پلام/ 1389)  + نوشته شده در ۱۳۹۹/۰۳/۱۲ ساعت 16 توسط محمد جواد آقاجانی  |  شانه های شعر، پناهم می دهند...ادامه مطلب
    ما را در سایت شانه های شعر، پناهم می دهند دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : 6aghajani651 بازدید : 42 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 19:26